سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی ما اهل بیت، [مایه] انتظام دین است . [امام باقر علیه السلام]

خشکم زد ...

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 93/6/27 11:34 عصر

 

چند سری ِ شهدا دارن ردم میکنن
آهای آدما ! اومدم گله
اومدم شکایت
اومدم که داد بکشم 
فریاد کنم 
وسط ِ همینجا گله کنم
از همون شهدایی که دلتنگ نمیگیرن ! 
دلشکسته ها رو بدتر می شکونن .... !
یه نظری دادن ، یادم اومد شهدا منو رد کردن !
آی آدما ! چند سری خواستم برم پیششون
به خدا دلتنگم
نمی کشم 
نمی تونم
نشد !
یکبار ماشین خراب شد
دفعه ی بعد هم تو خیابون دو بار حالم بهم خورد
دفعه ی بعد کار شهرستان پیش اومد
بعدش اومدن غافلگیرمون کنن بلیط دادن بهمون برید فلان جا تفریح ! پروازمون کیه ؟! دو ساعت دیگه !!!
بعدش ...
آخرین بارم که حال مادر خودم بد شد ...
آهاااای 
آدما
اومدم گله
از شهدا !

راستی ...
سلام علیکم ... !

اومدم گله
خیلیا هنوز نرسیده تهران دوباره آقا امام رضا میطلبه
از اونجا هم قم
به یک ماه نرسیده کلی خزیدار پیدا می کنن
یه عده هم که هر روز پیش شهدان
من ِ بیچاره هم که دلم چند وقتیه زخم خورده و خونیه 
یه شهدا
منو نمیخوان ...
اومدم گله
شهدا !
کجایید ؟!

9 دقیقه قبل ....
چند لحظه پیش داشتم زمین و زمان رو بهم میدوختم
تند و تند تایپ می کردم بدون ِ اینکه بدونم ؛ چه می کنم ؟!
بدون بسم الله 
بدون ِ نام او ... 
بدون ِ یاعلی 
بدون ِ سلام ... 
خسته
شاکی 
ناراحت
...
با یک دل ِ شکسته ی زخم خورده
چند لحظه پیش داشتم زمین و به آسمون میدوختم 
که شهدا نامردن ... !
هه ! مردان ِ مرد و نامردی ... !
اونایی که خودشون انتهای دردند ....
اونوقت من ِ .... !
چند لحظه پیش داشتم ....
خدا بهم تلنگر زد 
خشکم زد
با دیدنش ...
شوکه شدم ... 

 


که
که آهای !
این چند لحظه پیش 
چند لحظه پیشتو برای من رو نکن !
حواسم هست
یه دفعه ای 
یه رخداد اومد ..
لا تقنطوا من رحمت او ... 
نا امید مشو از رحتم 
بنده ام ... 
شاید برای اولین بار متن رو نخونده تا نیمه رها کردم
به رخداد خدا ایمان دارم
پس 
باقی ِ متن با شما ... :

 
بسم الله الرحمن الرحیم
انگار خدا با این آیه هر روز صدها دین و فرقه رو به چالش می کشه
انگار که تنها نشونه خودش رو "مهربانی" معرفی می کنه

به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایی که هنگام خلقت صد یا هزار رتبه و مقام برای مهربانی خلق کرد 
اما
در این دنیا فقط یک رتبه از مهربانی رو قرار داد
اون مهربانی شد؛ مهربانی مادر به فرزندش
و خدایی دارم که خودش رو نسبت به بنده اش مهربان تر از مادر عنوان کرد
خدایی که به خاطر محبت به پرنده ای بنده گناهکارش رو از قعر جهنم نجات داد

کجا هستند آدم هایی که مُهر خدا روی پیشانی دارن و مِهری به دل ندارن
چطور می تونیم خودمون رو خدایی بدونیم؟!
چگونه بی شرمانه هر لحظه به زبان میگیم "بسم الله الرحمن الرحیم" اما از زبان تجاوز نمی کنه؟!

قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر ذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم ... (زمر-53)


الهی نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم 
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشنیم چو گدا بر سر راهی 
کس به غیر از تو نخواهم 

ـــ
+ ببخشید اگر ادبیاتش مناسب نیست و شاید یه مقداری اشکال داره شاید به دلیل حال ِ آشفته ی الان ِ عاشقی است .... !
+ چه خیری توشه که ما پس زده شیم نمیدونم !
+ گله پابرجاست ! همچنان ... !
+گله از قلم شکسته ی خشک شده هم باشد برای بعد ... !
+ الحمدلله هم بسم الله داره فراگیر میشه هم یاعلی :) 

التماس دعا
یاعلی مدد




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر