سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون از صفین باز مى‏گشت ، به گورستان برون کوفه نگریست و فرمود : ] اى آرمیدگان خانه‏هاى هراسناک ، و محلتهاى تهى و گورهاى تاریک ، و اى غنودگان در خاک اى بى کسان ، اى تنها خفتگان اى وحشت زدگان شما پیش از ما رفتید و ما بى شماییم و به شما رسندگان . امّا خانه‏ها ، در آنها آرمیدند ، امّا زنان ، به زنى‏شان گزیدند . امّا مالها ، بخش گردیدند . خبر ما جز این نیست ، خبرى که نزد شماست چیست ؟ [ سپس به یاران خود نگریست و فرمود : ] اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه‏ها پرهیزگارى است . [نهج البلاغه]

خفــگی ... !

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 93/9/20 3:7 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دستش را آرام به سمت ِ گلو برد ، کمی گره روسری را شُل کرد ...

دستش این بار می لرزید ...

تا روی سینه ،

قلب را فشرد ... 

کمی یقه اش را باز کرد ... 

حال دیگر ، صدای ِ نفس نفس زدنش در فضا پیچیده بود ...

بریده بریده چیزی می گفت 

و

افتاد ... 

 

 

 

فقط کمی ،

هوای ِ تو را کرده بود ... !

 

ـــــــ


+ دلنوشت  




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر